...

وقتی خانه ای 
دوستت ندارم
حتی می ترسم چشمم را ببندم
و  با تو در سرم 
تنها بمانم
حالا کمربندت را به سر کار بفرست
و برای همه ی ان روزها که نزده ای
عینکت را به خانه بیاور
همیشه اخرین چیزها به یاد ادم  می ماند